چند روزی برای جوجه گنجشک زخمی زحمت کشیده بودم. حالا می توانستم او را به لانه ای که بر بلندای درخت کاج باغمان بود ببرم. وقتی جوجه را میان پنج جوجه دیگر درون لانه قرار دادم، صدای تفنگ بادی ای از ته باغ آمد. برادرم مادر گنجشکها را نشانه گرفته بود.
« طیبه قاسمی »