لهجه ام ترک خورده.
تاریک است؛
آن قدر که دروغهای مهربانت هم،
روشنش نمی کنند.
عجیب عطر سکوت می دهد کوله پشتیم
و دلقکی خندان از آن آویزان!
روزی موهایم را از ماسه تکاندم،
صدایت را بوسیدم و گذاشتم کنار
و کلید همه واژه ها را قورت دادم.
« مریم اسحاقی »