حکایت قطره ها،
باز مثل همیشه تکرار می شود.
قطره های قرمز،
بر آستان پلکهایم،
دق الباب می کند.
قطره هایم رنگی است.
رنگ سرخ دلم را
بر پیشانی دارد
و من به استقبالشان می روم.
« معصومه بشردوست »