ماه از تو طرح می کشد و رنگ می زند؛
رنگی به گونه های هماهنگ می زند.
موسیقی تمام جهان در نگاه توست.
وقتی که رنگ می کند، آهنگ می زند؛
اما به من اجازه دیدن نمی دهد.
بر چشمهای تشنه من سنگ می زند.
دارد تو را برای خودش ماه می کند.
بر قلب این پلنگ قفس چنگ می زند.
دستش به گرد پای شما هم نمی رسد.
پایش میان فاصله ها لنگ می زند.
دور از حریم حس تو می پوسد عاقبت.
دور از هوای خوب شما زنگ می زند.
ای ماه! طرح ماه قشنگ مرا بده.
دارد دلم برای دلش تنگ می شود.
« شبنم فرضی زاده »