زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

می ترسم!

 

من از چشم تو؛ این زیبائی بسیار، می ترسم.

ز گیسوی تو همچون ظلمت آوار می ترسم.

دماغ عیش دیگر نیست، شبهای گمی دارم؛

که از بالابلندان همچنان بسیار می ترسم.

صدای عاشقم گم می شود در کوچه باران.

تو وقتی نیستی، هی می کنم اقرار: « می ترسم. »

ببین از چار سو در خویش محصورم، فراموشم.

از این دیوارهای کور لاکردار می ترسم.

چه دنیائیست این دنیای غمگینی که من دارم!

چو گل از وحشت همسایگی با خار می ترسم.

« شعبان کرمدخت »