کاغذی روی هوا،
می دود با طوفان.
روی کاغذ،
خط من.
می وزد باد بلا.
کلمات،
در هوا پخش و پلا.
شهر،
می پرد روی هوا بام و درش.
خاک عالم به سرش.
« عمران صلاحی »