زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

کله « ولتر » بوی قورمه سبزی می داد!

 

« ولتر » یکی از مهمترین فلاسفه و نویسندگان فرانسه در قرن 18 میلادی؛ یعنی عصر روشنگری، بود. وقتی او در پروس بود، شاه پروس دو ریاضیدان را از فرانسه به آن جا کشاند. روزی آن دو ریاضیدان در حال مشاجره بر سر یکی از قوانین « نیوتن » بودند که پادشاه وارد دعوا شد و طرف یکی از آنها را گرفت. « ولتر » به تندی با ریاضیدانی که مورد حمایت شاه بود به بحث پرداخت و او را مغلوب کرد. سپس هجونامه ای بلندبالا درباره استدلالهای بی پایه و اساس آن ریاضیدان نوشت و برای پادشاه خواند. پادشاه از شنیدن آن تا صبح از خنده روده بر شد؛ ولی از « ولتر » خواست آن را جائی چاپ نکند. « ولتر » به ظاهر پذیرفت؛ اما به زودی آن را چاپ کرد و بدین ترتیب غضب شاه شعله ور شد. « ولتر » به فرانکفورت گریخت؛ ولی در آن جا مأموران شاه او را دستگیر کردند و از او خواستند کاغذهائی را که شاه طلب کرده بود و باید پیش « ولتر » می بود بازگرداند. « ولتر » آنها را به کتابفروشی سپرده بود و کتابفروش هم به خاطر خرده بدهی ای که « ولتر » به او داشت، آنها را برنمی گرداند. « ولتر » چند روز اسیر مأموران بود تا اینکه بالاخره یک روز کتابفروش راضی شد و نزد او آمد. « ولتر » هم معطل نکرد و سیلی ای به گوش وی نواخت. یکی از مأموران شاه که از جایگاه و شخصیت « ولتر » آگاه بود برای آرام کردن کتابفروش، به او گفت: « آقای من! کسی به گوش شما سیلی زده است که یکی از بزرگترین انسانهای جهان است. »

منبع: دو هفته نامه « دانستنیها »