عید که می آید،
مورچه ها می آیند و شیرینیها را می برند.
بهار،
از زیر طبقه همکف سرک می کشد
و درست کنار پنجره دستشوئی گل می دهد.
« ملیحه » خانه می تکاند
و اشیاء قدیمی،
یک به یک،
پشت وانت پرت می شوند.
عید که می آید،
این خاطرات من است که حراج می شود.
« اکبر اکسیر »