زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

چه رابطه ای میان « مال » و « حق مالی »، وجود دارد؟

 

برخی معتقدند که « مال » همیشه، تعبیر دیگری از وجود « رابطه مالی » و « حق مالی »، است و اشیاء مادی به این اعتبار که می توانند ملک اشخاص قرار گیرند، « مال » محسوب می شوند. در انتقال « مال »، « رابطه اعتباری مالک قدیم » با « مال »، قطع شده و رابطه جدیدی بین « مال » و « مالک جدید »، ایجاد می شود و لذا، پیوند نامرئی « مالکیت » ( حق مالی ) از مالک قدیم، قطع شده و به مالک جدید، پیوند می خورد. علیرغم صحت و درستی آن چه که گفته شد، این انتقاد مطرح شده که چگونه می توان گفت که برخی از « حقوق مالی » که ناشی از اموال، هستند، در عین حال، در درون اموال، جای دارند؟ به عبارت دیگر، نمی توان دو مفهوم حقوقی را در هم، حل کرد؛ زیرا این تعارض باعث می شود که گاه، حقوقدانان بگویند که « حقوق مالی » از « مال »، نشأت می گیرند و گاه، گفته می شود که « حقوق مالی » در زمره اموالند. پس، حل کردن « حقوق مالی » در اموال، صحیح نیست.

در پاسخ به این انتقاد، باید گفت که « علم حقوق » به روابط اجتماعی، می پردازد و « موضوعات حقوقی » و « مفهوم مال » مفهومی است که با وجود سایر انسانها، معنا پیدا می کند. به بیانی دیگر، « حقوق » یک « علم اعتباری » است. اگر هیچ انسانی در کره زمین، نباشد، چه کسی می تواند رابطه ای با مال یا اشیاء طبیعت، برقرار کند؟ بنابراین، به اشیاء، زمانی می توان « مال » اطلاق نمود که فردی باشد که با آن مال، « رابطه مالی » برقرار کند. بنابراین، تمام اشیاء، ثروتها، امکانات و اموال بدون انسان، بی هویت می شوند. لذا، یک رابطه دو طرفه بین « مال » و « انسان »، برقرار است. از یک طرف، « مال » می تواند متعلق به « فلان شخص »، باشد و از طرفی دیگر، آن « شخص » دارای « حق مالی »، است. همچنین، با توجه به توضیحاتی که در خصوص تعریف « مال »، گفته شد، زمانی می توان به شیئی، « مال » گفت که به لحاظ حقوقی، مورد حمایت « قانون » و « حکومت »، باشد. به عبارت دیگر، قانون آن « حق مالی » را برای فرد، به رسمیت بشناسد و « حقوق مالکیت » بر « مال »، حاکم باشد. بنابراین، « مال » و « حق مالی » دو روی یک سکه و دو بیان از یک ماهیت، می باشند و می توان گفت که « حقوق مالی » نیز، در زمره « اموال »، قرار دارند.