« عین معین » ممکن است به صورت « مفروز »، باشد یا « مشاع ». کلمه « مفروز » که اسم مفعول از ریشه « فرز » و به معنای « جدائی »، است به این معناست که « کل مال » به صورت جدا، در مالکیت یک نفر، قرار دارد؛ اما « مال مشاع » مالی است که چند نفر در آن، شریک باشند. ماده 571 « قانون مدنی » « شرکت » را بدین شرح، تعریف می کند: « « شرکت » عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در شیئی واحد؛ به نحو اشاعه. » مطابق این تعریف، در « شرکت »، حقوق مالکین متعدد در شیئی واحد، جمع می گردد؛ یعنی چند نفر در آن واحد، مالک یک شیء می باشند؛ به نحوی که موضوع مالکیت هیچ یک از مالکان، مشخص نباشد و لذا، هر جزئی از اجزاء شیء واحد، در عین حال، متعلق حق مالکیت هر یک از ایشان، می باشد. لذا، اگر منزلی دارای شش شریک، به شکل مشاعی، باشد و هر یک از شرکاء، مالک یک دانگ از منزل، باشند، هر شریک در جزء جزء منزل و اتاقها و حتی آجرهای اتاق، به میزان یک دانگ، سهیم است. حتی اگر یک آجر را به شش قسمت، تقسیم نمائیم، در هر یک از شش قسمت، باز، شرکاء به میزان یک دانگ، سهم دارند. بنابراین، در هر ذره ای از منزل، همه شرکاء سهیم هستند و نمی توان گفت که هر شریک مالک یک اتاق از شش اتاق، است و در سایر اتاقها، سهمی ندارد؛ بلکه هر شریک در هر اتاق، به میزان یک دانگ، سهیم است و هر نقطه از منزل، متعلق به تمامی شرکاء، می باشد. این صورت از « مالکیت » را اصطلاحا، « اشاعه » و « مال » موضوع این « مالکیت » را « مال مشاع » می گویند که سبب پیدایش « شرکت » خواهد بود. شایان ذکر است که « دانگ » واژه ای فارسی است که به زبان عربی هم، راه یافته و به صورت « دانق »، درآمده که به معنای « یک ششم هر مال قابل تقسیم و تفکیک »، است.