زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

خسته

 

سگی آزاد و سنگی بسته دارم.

تنی مجروح و روحی خسته دارم.

خبر دادم؛ به امدادم نیامد.

درونم دوزخی پیوسته دارم.

« حسن احرامی » 

پایان ندارد!

 

خسوف ماه من پایان ندارد.

خدایا! آه من پایان ندارد.

امیدم تا همیشه پشت ابر است.

غم جانکاه من پایان ندارد.

« حسن احرامی » 

لطف

 

به وقت رفتنش دستی تکان داد،

مسیری آسمانی را نشان داد.

زمینی بودم؛ اما از سر لطف،

به دستم تکه ای از آسمان داد.

« حسن احرامی » 

کوچه مردها

 

بچه بودیم،

پای در کفش پدر کرده

و ادای مردها را درمی آوردیم.

ای دریغا که هنوز،

پایمان در کفش آنان است!

« حسن فرازمند » 

شب

 

شب،

تکه زغالیست

در نگاه بره هایت؛

چشمچین شورچشمیها.

« قنبر یوسفی »