زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

ما

 

با سنگ شکستیم سر فردا را.

با شیشه بریدیم رگ دنیا را.

لب تر بکنیم، آسمان می ترکد.

انگار که دست کم گرفتی ما را.

« ایمان مرصعی » 

دریا

 

چراغهای خاموش لنگرگاه،

پلهای معلق ویران،

تکه چوبهای قدیمی در آب شناور.

دریا!

خاطره پیاده رویهای بعد از ظهرمان را

پس بده.

« مرضیه عابدینی » 

باران

 

آسمان ابری شد.

نم باران بارید.

بوی کاگل تا کجاها که نرفت!

بوی یاس از سر پرچین بگذشت.

چلچله بوسه به گل داد و پرید.

گل نیلوفر دید، خندید.

کوچه هم حال غریبی دارد؛

نم باران،

بوی یاس و

سر پرچین،

بوسه چلچله و نیلوفر.

به گمانم که قیامت شده بود.

« عباس عابد » 

باید

 

باید از چشم تو گفت

یا نه،

باید این راز مگو،

در دل خویش نهفت؟

از کجا باید رفت؟

به کجا باید رفت؟

باید از چشم تو پرسید:

« کی، کجا باید مثل گل خندید؟ ».

« حسین فاتحی » 

پائیز دلتنگی

 

به یادت زنده می مانم.

پر از شادی و امیدم.

کجائی؟ بی تو در این باد،

کمر خم می کند بیدم.

تمام حجم دلتنگی،

در این پائیز با من بود.

برایم از تو حسی خوب،

چه شورانگیز با من بود!

« معصومه سلیمانی »