زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

لحظه ای در بهار

 

لحظه ای در بهار،

می بینم

کوچه ها سرخ می شوند.

زمان،

نیلگونست.

باد،

مثل اندوهی،

از تماشای رود می آید.

لحظه ای با تو،

ای پرنده سبز،

ای تماشای ساحرانه آب،

لحظه ای با تو،

از تو می گویم!

به تماشای این غروب

- مثل دنیای خفتگان زیباست؛

که زمان نیلگونه می بارد -

به تماشای این پرنده سبز،

به تماشای این بهار بیا.

با تو ای لحظه وار،

ای همه تاریکی و فراموشی،

با تو در باران،

به تماشای رود می گذریم!

لحظه ای در بهار،

می دانم

لحظه ای در بهار می میرم.

« محمود مشرف آزاد تهرانی » 

تفریق

 

سنجاق را

که از سنجاقک بگیری،

دیگر،

به پیراهن دنیا،

بند نخواهد شد؛

همچون خودت را

که از من.

« فاطمه یزدانپناه » 

زیر باران

 

زیر باران،

عاشقتر،

همیشه تر می شود.

« مهدی شایان » 

قصه غصه ها

 

خواهم پرید

از قله بلندترین ستاره

و با خود خواهم آورد

روشنی عشق را.

می آیم

از پشت دیوار زمان،

تا آسمان را نظاره کنم

در پس پنجره خانه سبز

و پیچکی خوابیده است

و من،

آن سوتر،

کمی نزدیک به شب،

از غصه بی رنگی لادن،

قصه می سازم

و می سرایم از غم شمشادها.

« آرزو جهان پیما » 

قاصدک بهار

 

قاصدک،

تمام پائیز و زمستان را

در راه بود

تا با مژده بهاری دیگر،

شادی بکارد به دشت،

شور بکارد به باغ

و از دل لاله ها،

پاک کند درد و داغ،

خبر دهد از بهار،

به لاله نگونسار.

« علیرضا چخماق »