زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

زمین سبز

راه حلّهائی برای آلودگی پلاستیک

چشمک ستاره ها

 

این که دست توست

شمشیر نیست.

ستاره ای است

که از آسمان چیده ای.

برقش،

برق شمشیر نیست.

چشمک ستاره هاست.

« لاله جهانگرد » 

چشمه ای دیگر

 

تو نرفته ای آب بیاوری.

رفته ای به آب بگوئی

برود

و در انتظار شما نماند.

چشمه ای دیگر،

در آسمان به نام شماست.

« لاله جهانگرد » 

قصه ماه

 

ماه نردبان را گرفت

و از دیوار برجها بالا رفت.

در غبار آسمان،

لای سیمهای برق،

تکه تکه شد

تا به چشم من و

پنجره کوچکم رسید.

 

سالها پیش،

کودکی می خواست

از بام خانه شان،

پیش ماه برود.

نردبان او را

که لای کتاب قصه قدیمیم،

جا گذاشته بود

به ماه دادم.

« ارغوان باقرنیا » 

می تواند دانش آموز باشد!

 

امروز هم دیدمش

پشت پنجره.

شاخه اش را

دراز کرده به سوی کلاس.

فکر کنم گوش می کرد

و مطمئنم که می فهمید.

کلاس سرد شد؛

ولی من پنجره را باز گذاشتم

برای او

که دوست دارد یاد بگیرد و

حساب یا عربی،

فرقی برایش ندارد.

« مهکامه ملاحزاده » 

دار قالی

 

دستم را

که بر تار و پودهای دار قالی می کشم،

ناله زنان قالیباف،

بلند می شود.

« شهرزاد نیرودل »